مرور روزنامه‌های سه شنبه ۱۹ مهرماه
فرود مرگبار ترکش‌های پل کریمه در کی‌یف، نگذارید ورزش پل ورود فرهنگ غربی شود، کاهش چشمگیر تولید مسکن، تورم رشد دستمزد را بلعید، تصمیم جدید برای جایگاه‌داران سوخت، بیت کوین؛ پیش‌بینی‌ناپذیر و بدون پشتوانه، حمله به دیپلماسی در لندن، ابلاغ الگوی ملی کشت پس از ۵۰ سال و حملات مرگبار موشکی روسیه به اوکراین از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۰۷۱۴۳۹
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۵ 11 October 2022

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز سه شنبه ۱۹ مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که دعوت قاضی القضات برای گفت‌وگو، واکنش‌ها به اظهارات عجیب دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر، بی‌سابقه‌ترین حمله موشکی و پهپادی روسیه از ابتدای جنگ اوکراین و بیانات رهبر انقلاب در دیدار با دست‌اندرکاران کنگره ملی شهدای ورزشکار در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛


وقتِ درستِ تصمیم‌گیری

محمدجواد پهلوان طی یادداشتی در شماره امروز همدلی با تیتر وقتِ درستِ تصمیم‌گیری نوشت: در عالم سیاست زمان تصمیم‌گیری بسیار مهم و حیاتی است. شما اگر تصمیم درستی را در زمان نا مناسبی اتخاذ کنید قطعا خروجی مناسب را ندارد؛ فلذا آن تصمیم غلط محسوب می‌شود؛ بنابراین شخصی که قدرت را در اختیار دارد و قصد دارد تصمیمی سیاسی اتخاذ کند باید تصمیمات درست را در زمان‌های درست بگیرد.


یکی از مصادیق بارز این موضوع می‌تواند تحولات جاری فعلی در جامعه باشد. غالب مردم به هرحال نسبت به شرایط و اوضاع مدیریت و تصمیماتی که اتخاذ می‌شود گلایه و اعتراض‌های به‌جایی دارند و این انتظار وجود دارد در این راستا اصلاحاتی رخ دهد. اینکه گفته می‌شود مرگ دلخراش یک دختر در مقر پلیس بهانه است حرف درستی است، زیرا این حجم از گلایه و اعتراض محصول انباشته شده از سال‌های گذشته است و یک‌باره ایجاد نشده است. پس لازم است صاحبان قدرت و کسانی که تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز هستند به این مطالبات پاسخ در خوری دهند. این پاسخ در خور باید حائز شرایطی باشد که یکی از آن شروط حتما و یقینا تصمیم‌گیری در زمان درست است. چه بسا آقایان به این نتیجه روشن و بدیهی برسند که باید اصلاحاتی رخ دهد و در برخی موارد تغییر رویه‌هایی صورت گیرد، اما در مورد زمان اجرای آن تعلل صورت گیرد. اگر چنین تعللی انجام شود شاید حتی یک ماه بعد زمان مناسبی برای انجام اصلاحات مدنظر نباشد، زیرا در جامعه بازتابی نخواهد داشت. اصلاحی هم اگر قرار است صورت گیرد باید در اسرع وقت انجام شده و جزییات آن به سمع و نظر مردم برسد.


اجازه دهید مثال دیگری بیاورم. وقتی موضوع مهسا امینی رخ داد عده‌ای از مسئولان تاکید کردند که لازم است در حوزه گشت ارشاد و نحوه اجرا اصلاحاتی صورت گیرد، زیرا این روش دیگر جوابگو نیست. اکنون سوال اینجاست آیا اعلام اصلاح در نحوه اجرای گشت ارشاد در زمان مناسبی صورت گرفته است؟ قطعا پاسخ منفی است. شاید از دو سال قبل زمانی که بعضی ویدئو‌های عجیب از نحوه بازداشت و برخورد با دختران کشور در شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ای منتشر می‌شد و جریان‌سازی علیه نظام صورت می‌گرفت، نظام بایستی فکری به حال این موضوع می‌کرد؛ زیرا واضح و مبرهن بود که تداوم این مسئله می‌تواند دردسر‌های بزرگی را ایجاد نماید. اما آن بی‌تصمیمی منجر به این شده که در اعتراضات فعلی مهسا امینی و نحوه مرگ وی به نشان و نمادی تبدیل شود و همچنان استمرار داشته باشد. نکته مهم اکنون این‌جاست؛ اکنون که گوشه و کنار شنیده می‌شود که قرار است برخی رویه‌ها در گشت ارشاد اصلاح شود، دیگر کارساز نیست و در جامعه کارگر نمی‌افتد.


البته این بی‌تصمیمی و دیرتصمیمی، عارضه‌ای قدیمی است که مدیران ما با آن درگیر هستند. در موضوعات و موارد متعدد مسئله‌های بسیاری وجود دارند که یا هنوز در مورد آن‌ها تصمیم گرفته نشده و مثل بمب ساعتی در زمان مقرر منفجر خواهند شد و یا موضوعاتی هستند که در مورد آن‌ها تصمیم گرفته شده، ولی آن‌قدر دیر و نابه‌هنگام بوده که دیگر اثرگذاری نداشته است و این موضوع در سازمان مدیریت کشور به مسئله‌ای حاد تبدیل شده است.

 


اعتراضی که می‌گفتید، این است؟!

روزنامه جوان طی یادداشتی با تیتر اعتراضی که می‌گفتید، این است؟! در شماره امروز خود نوشت: ناآرامی و اعتراض یا آشوب و اغتشاش؟ برای رسانه‌های اصلاح‌طلب آنچه طی هفته‌های اخیر در کشور گذشت، صرفاً اعتراضی است که به ناآرامی منجر شده است. از ابتدا تا انتهای این رسانه‌ها را که مرور کنیم، همه در حال حق دادن به کسانی هستند که آن‌ها را معترض می‌نامند. روزنامه جمهوری اسلامی از لزوم گفتگو با معترضان می‌نویسد، روزنامه صدا از پژوهش‌ها درباره پایگاه اعتراضات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ می‌گوید، شرق از کیستی مردم معترض حرف می‌زند و... آیا اویی هم که به کلانتری حمله می‌کند، بانک و آمبولانس آتش می‌زند و به عابران گلوله می‌زند، معترض است؟ چرا انعکاس این وقایع در رسانه‌های اصلاح‌طلب نیست؟


همیشه مشی رسانه‌های اصلاح‌طلب اینگونه بوده که دوگانه نظام – مردم ساخته‌اند و هر گروه و جریانی را که مقابل سیاست‌های رسمی نظام و قوانین کشور بایستد، مردم می‌نامند و بعد هم خود را در سویی که خودشان آن‌ها را مردم می‌نامند، به تصویر می‌کشند. دوگانه را دولت – مردم نمی‌کنند، چون سال‌های متمادی دولت را در دست داشتند و با این دوگانه، نمی‌شود در حالی که دولت اصلاح‌طلب بر سر کار است، اصلاح‌طلبان خود را طرفدار مردم جا بزنند.


تناقضی که رخ می‌نماید، نقش اصلاح‌طلبان در به وجود آمدن همین نارضایتی‌هاست. آن‌ها سال‌ها دولت و مجلس را در اختیار داشتند، می‌توانستند اصلاحاتی را که شعارش را می‌دهند، اجرایی کنند و قوانین مورد نظر را تصویب کنند؛ چه شده که همیشه مدعی هستند و خود را صدای معترضان می‌دانند، در حالی که خود مخاطب اعتراضات هستند؟


اصلاح‌طلبان شعار می‌دهند که باید صدای اعتراض مردم را شنید؟ این شنیدن یعنی چه؟ مردمی که آن‌ها می‌گویند، بیرون ریخته‌اند و می‌گویند آخوند‌ها باید بروند؛ در این وضعیت، شنیدن صدای اعتراض آن‌ها یعنی محمد خاتمی، حسن روحانی، حسن خمینی، مهدی کروبی، و کل مجمع روحانیون مبارز را باید چه کنیم؟ مردمی که آن‌ها می‌گویند شهر را به آتش کشیده‌اند و می‌گویند جمهوری اسلامی نباشد، شنیدن صدای آن‌ها یعنی دقیقاً چه کاری باید انجام داد؟


ژست گفتگو گرفتن جالب توجه است و حس فرهیختگی به آدم می‌دهد، اما با کسی که فقط به نابودی انسان قانع می‌شود و با قمه و کوکتل مولوتف به جنگ آمده و چادر از سر زن مسلمان می‌کشد، چگونه می‌توان گفتگو کرد؟ و به چه نتیجه‌ای می‌توان رسید؟ شاید هم منظور از اعتراض همین جنگ شهری است و منظور اصلاح‌طلبان را بد متوجه شده‌ایم!


و سؤال دیگر آنکه آیا اصلاح‌طلبان تاکنون بابی را برای گفتگو با مخالفان خود گشوده‌اند؟ جریان‌های سیاسی مختلفی در ایران هستند که اصلاح‌طلبان برخی از آن‌ها را تکفیر می‌کنند، آیا تاکنون با آن‌ها گفتگو کرده‌اند؟

 

تفاوت نسل جوان امروز

جلال خوش‌چهره طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان تفاوت نسل جوان امروز نوشت: برای تحلیل واقعی اوضاع کنونی کشور، یک تفاوت بزرگ زمانه حاضر را با گذشته نمی‌توان نادیده گرفت. این تفاوت همانی است که خیلی پیش‌تر از این روزها، بسیاری از آگاهان جامعه شناسی سیاسی و فرهنگی به آن اشاره داشته و کوشیدند اهمیت آن را به‌گونه‌های مختلف - و حتی هشدار- نزد متولیان امر برجسته کنند. تفاوت بزرگ در جنس و سطح مطالباتی است که نسل جوان قرن بیست‌ویکمی چه در ایران و چه جامعه جهانی در پی آن هستند. این مطالبات با قرون گذشته فاصله مفهومی بسیار دارد.


قرن‌های هفده، هجده، نوزده و بیست میلادی را می‌توان به ترتیب خاستگاه تولید اندیشه، بروز مکاتب فکری، سربرآوردن ایدئولوژی‌های متنوع و متعارض و سرانجام تحقق اجرای آن‌ها در عرصه‌های حکمرانی خواند. قرن بیست‌ویکم، اما با شکل و شمایلی متفاوت از مطالبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مطالبه‌گران همراه است. ایده‌آل‌گرایی و آرمان‌گرایی در این قرن به‌گونه‌ای است که گویی تجربه‌های گذشته با همه کارنامه‌های خوب و بد آن، اکنون نزد نسل جوان معنای دیگر دارد. آنان به گذشته به مثابه «راه طی شده» نگریسته و قرن کنونی را با اولویت‌های دیگری ترجمه می‌کنند. جامعه مدنی، آینده قابل پیش‌بینی، فمینیسم، حقوق بشر، محیط زیست، حمایت از حقوق حیوانات و خلاصه «سلام به زندگی» اولویت‌هایی است که در همه این سال‌ها و روز‌ها مفهوم جهانی یافته است.


ممکن است آنچه نسل جوان در این قرن در پی آن هستند را با چوب اتهام «ایده‌آلیسم سطحی» شماتت کرد. می‌توان به روال همیشگی، ابری از دشنام را علیه آنان در هوا پراکند، اما نمی‌شود تا همیشه به احساس خود برتر بینی فکری ادامه داد و این مطالبات را بی‌پاسخ گذاشت. تجربه‌گرایی یکدنده، لفاظی‌های کم حاصل، نگرش‌هایی که به تحقیر و نادیده انگاری واقعیت‌ها دلخوش دارند، تنها به آشوب بیشتر دامن می‌زنند.


پاسخ به مطالبات نسل جوان، سبک تازه می‌طلبد. حتی نگاه همدلانه با آنان نمی‌تواند بدون اجرای شیوه‌های کاربردی مناسب به ایجاد آرامش بینجامد. با سوءظن نمی‌توان از واقعیت‌ها پیشی گرفت. برای گفتگو با نسل جوان لازم است نخست و بدون جزم نگری، از چرایی و چگونگی بروز انفجار بی‌اعتمادی کنونی، واقع‌گرایانه رمز گشایی کرد. گفتگو با نسل معترض به‌گونه لفاظی‌های تحریک آمیز تکراری ممکن نیست. لازم است از الگو‌های نخ نمای «ما» و «دیگران» عبور کرد و شجاعت به رسمیت شناختن مطالبات را بروز داد. ضرب‌المثلی است که می‌گوید؛ بدون شکستن تخم‌مرغ نمی‌توان املت درست کرد. بدون به رسمیت شناختن مطالبات جوانان هم نمی‌توان با آنان طرف گفتگو شد.


خوب یا بد، جنس مطالبات نسل جوان قرن بیست‌ویکمی و یا آنچه این روز‌ها به عنوان دهه هشتاد و نودی‌ها خوانده می‌شوند، متفاوت از آن چیزی است که بتوان ساده اندیشانه، تجربه درمانی کرد. تفاوت امروز با دیروز را باید دریافت و پاسخی درخور زمانه داد.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار