اختصاصی«تابناک با تو»؛ در تعریف قتلهای ناموسی چنین آمده است: جنایتهای ناموسی یا قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته میشود. این زنان به علت «ننگین کردن شرافت خانواده خود» مجازات میشوند. ننگین کردن شرافت خانواده میتواند از دیدگاه قاتلین، شکلهای مختلفی داشته باشد. در زبان عربی به قتل ناموسی «جريمة الشرف» و در زبان انگلیسی به آن «Honor killing» گفته میشود.
بدبینی و تعصبات قومی و فرهنگی
قتلهای ناموسی، بخش قابل توجهی از آمار جنایات را به خود اختصاص میدهند. وجه تسمیه ناموسی بودن آنها، غالبا به وجود رابطه خویشاوندی نسبی و سببی بین جانی و قربانی بر میگردد. ریشه این جنایات، عمدتا به مؤلفههایی نظیر بدبینی و تعصبات قومی و فرهنگی برمیگردد. از این جهت، دامنه وقوع و پراکندگی ارتکاب چنین قتلهایی، از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت بوده و به شدت تحت تاثیر شرایط اجتماعی، جفرافیایی، خانوادگی و فرهنگی حاکم بر روابط انسانها میباشد.
بنا بر این گزارش، از شاخصههای این نوع جنایات، وصف هیجانی و اتفاقی بودن آنهاست؛ هرچند پارهای از مصادیق آن؛ مسبوق به طراحی و برنامهریزی قبلی نیز میباشد. شگردهای مورد استفاده در این جنایات، بسته به شرایط مکانی و زمانی نواحی ارتکاب، وجهی متمایز خواهد داشت. استفاده از وسایل و شیوههایی نظیر کاربرد سلاح گرم و سرد، خفه نمودن قربانی، مسموم ساختن و غیره، معمول است و در اکثر مواقع، جنایت کشف و قاتل به سهولت شناسایی میشود. در جنایات مذکور، انگیزه ناموسی، به عنوان مهمترین وجه علت شناختی جنایی مطرح میشود؛ انگیزهای که اصولا نمیتواند، دلیلی برای توجیه ارتکاب شدیدترین جنایت علیه بشریت تلقی گردد.
در کشورهایی مانند اردن، هائیتی، سوریه، ترکیه، پاکستان، مصر و عراق قوانینی درباره قتلهای ناموسی وضع شده است. در سال ۲۰۰۸ میلادی گروه کمک سازمان ملل متحد در امور عراق UNAMI قتلهای ناموسی را مشکلی بزرگ در عراق به ویژه در کردستان عراق برشمرد.
حرکتها و جنبشهای بسیاری علیه قتلهای ناموسی در سطح محلی و جهانی راه افتاده است. برای مثال در اردن کمپینی علیه نقصهای قانون در زمینه قتلهای ناموسی به راه افتاد و منجر به تعدیل ماده ۳۴۰ این کشور شد، مادهی مورد نظر به نفع قاتل بود.
در کشور سوریه نیز در سال ۲۰۰۵ میلادی گروه «مرصد نساء سورية» با هدف تعدیل قوانین مرتبط با قتلهای ناموسی، جنبش مبارزه به راه انداختند که تا امروز ادامه دارد. این جنبش تلاش کرد قتلهای ناموسی را از سکوت و پنهانکاری خارج کند و صدای قربانیان آن را به گوش افکار عمومی برساند. تا جایی که دولت سوریه مجبور شد به وجود جنایتهای ناموسی اعتراف کند و در سال ۲۰۰۸ میلادی کنفرانس ملی پیرامون آن برگزار نماید.
قتلهای ناموسی با انگیزههایی از قبیل صیانت از شرف، ناموس و آبرو اغلب در کشورهایی از قبیل ترکیه، پاکستان، تونس، افغانستان، عربستان، یمن، سومالی و فلسطین، سوریه و لبنان ... به گوش میرسد.
قوانین مبارزه با این جنایت از کشوری به کشور دیگر متفاوت است؛ در کشور ترکیه ممکن است قاتل (قتلهای ناموسی) به حبس ابد محکوم شود. برای مثال در سال ۲۰۰۹ میلادی، دادگاهی در ترکیه پنج نفر از اعضای یک خانواده کرد را به جرم قتل ناموسی «نایل دیداس» ۱۶ ساله که بر اثر تجاوز باردار شده بود، به حبس ابد محکوم کرد.
در پاکستان به قتل ناموسی «Karo Kari Sindhi» گفته میشود. در سال ۲۰۰۳ میلادی ۱۲۶۱ فقره قتل ناموسی در این کشور ثبت شد.
در فلسطین و در سال ۲۰۰۵ میلادی «فاتنحبش» دختر ۲۲ ساله مسیحی در کرانه باختری رود اردن عاشق پسری مسلمان به نام سامر شد. آن دو تلاش کردند تا با هم به اردن فرار کنند. اما خانواده فاتن از این ماجرا عصبانی شدند، و به دخترشان دو پیشنهاد دادند: یا با پسرعمویت ازدواج کن و یا به روم برو و راهبه شو! فاتن هر دو گزینه را رد کرد و در نهایت با یک میله آهنی توسط خانوادهاش کشته شد.
در ماه آگوست سال ۲۰۱۹ میلادی، خبر قتل ناموسی یک دختر ۲۱ ساله فلسطینی در بیتلحم مثل بمب در فضای مجازی ترکید. «اسراء غریب» پس از انتشار تصویری از خود با یک مرد جوان در خیابان در اینستاگرام، توسط پدر و برادرانش بهشدت مورد ضربوجرح قرار گرفت، به کما رفت و چند روز بعد در بیمارستان درگذشت. خبر قتل این دختر مدتها سرخط اخبار رسانهها بود و بین کاربران عربزبان فضای مجازی میچرخید. فعالان فمینیست در فلسطین با تکیه بر قتل دردناک این دختر جوان، به موضوع خشونت، ضرب و شتم و قتل در جامعه فلسطینی پرداختند.
ماجرای قتل ناموسی اسراء غریب با واکنشهای مختلفی از سوی سلبریتیهای دنیای عرب مواجه شد و کمپینی تحت عنوان «كلنا أسراء غريب: همه ما اسرا غریب هستیم» به راه افتاد و نانسی عجرم، الیسا و ماریتا الحلانی و ... به آن واکنش نشان دادند. همه آنها با هم یک چیز را تکرار کردند: در قتل و آدمکشی شرافت و آبرویی وجود ندارد،...آیا بی شرافتی بزرگتر از قتل هم وجود دارد؟ چرا جنایت با واژه شرافت و آبرو، توجیه میشود؟
در بیشتر موارد، افکار عمومی جامعه، نگاه حمایتی و ترحمآمیز توأم با همذاتپنداری و تصدیق ضمنی عملکرد قاتلین مزبور را دارد. این نگرش عامیانه؛ سوای احساس غرور، خرسندی و اقناع شدید وجدانی است که قاتل از ارتکاب واقعه جنایی در مخیله خویش میپروراند. در بسیاری از موارد، نکوهش و تشجیع اطرافیان و استعمال عبارات مهیج و محرکی نظیر «بیغیرت»، «ترسو» و امثالهم، به مثابه گلولهای آتشین، به قلب جانی مستعد نفوذ نموده و او را در تحقق نیت جنایی خویش، مصمم میسازد. نکته جالب توجه اینست که احساس ندامت و پشیمانی بعد از رخداد چنین جنایاتی، کمتر مشاهده میشود و این احساس رضایت از کرده خویش، تا آخرین لحظه دادرسی و حتی اجرای حکم نیز با جانی همراه خواهد بود.