تالابهای شهرستان ایذه به وسعت حدود 60 کیلومتر مربع با نامهای میانگران و بندون که روزگاری به هم پیوسته بودند این سالها سیر قهقرایی را به همراه ورود زباله و فاضلابهای شهری طی میکنند. ضمن اینکه در تصمیمی عجیب و بیسابقه تالاب بندون به راه و شهرسازی واگذار که در حال حاضر با مسائل متعددی از جمله رهاسازی زباله و زمین خواریهای اطراف مواجه است؛ بهگونهای که تمامی فاضلاب شهری، روستایی و فعالیتهای کشاورزی اطراف و بخشی از زبالههای رهاشده شهری و روستایی وارد این تالابها میشود.
این تالابهای آب شیرین همواره منبع تغذیه آب شرب و کشاورزی شهرستان بودهاند و به عنوان منطقه حفاظت شده یکی از معدود زیستگاههای پرندگان بومی و مهاجر بوده است.
علاوه بر این ظرفیتهای کمنظیر گردشگری این تالابها که در جوار خود آثار باستانی و تاریخی و فرهنگی بینظیری را داراست بدون ساماندهی و برنامهریزی به حال خود رها شده است، ظرفیتی که میتواند در رونق اقتصاد شهرستان ایذه بسیار اثر گذار بوده و بخش مهمی از مشکل اشتغال جوانان این شهر را حل کند.
مدیریت ضعیف بر تالاب میانگران و واگذاری غیر اصولی تالاب بندون به اداره راه و شهرسازی که در نوع خود در جهان کمنظیر است سبب شده تا این تالابهای روزگاری زیبا به دلایل مختلف تبدیل به کانونهای مساعد ریزگرد شود تا جاییکه منجر به تعطیلی مدارس شود و اخیرا و در بهمن ماه96 به شکل بی سابقهای تالاب بندون دچار طوفان گرد و خاک شد
گرد و خاکی که همچنان از دید مسئولان پنهان مانده و این غفلت عامدانه نسبت به وضعیت تالابهای ایذه میتواند فجایع محیط زیستی را رقم بزند، از این جهت که تالابهای ایذه جزو معدود تالابهایی است که با ساکنان و محل سکونت شهروندان شهر ایذه و جوامع محلی روستاهای اطراف یک اکوسیستم مشترک را تشکیل داده است.
هر گونه تغییرات منفی در این تالابها میتواند خطراتی متوجه شهروندان کند، از پدیده ریزگردها گرفته تا احتمال شیوع بیماریهای مختلف، از این جهت که تالاب میانگران محل ورود فاضلابهای مختلف و از جمله پسابهای بیمارستانی و زبالههایی از این دست است.
همانگونه که مدیران استانی دستگاههای مسئول در هیاهوی با پول آمیخته بحران و کانونهای ریزگرد در دشتهای خوزستان و تالابهایی که روزگاری آب داشتند، جنگلهای شمال خوزستان و بلوطزارها را به فراموشی سپردهاند، تالابهای ایذه را نیز در طرحهای مبارزه با ریزگرد فراموش کردهاند، فراموشی که در مدیران کل استان نسبت به ایذه مسبوق به سابقه بوده است تا جاییکه یکی از مدیران کل استان در خصوص طرح 550 هزار هکتاری استان بیان داشت که ایذه را فراموش کردیم!
از همه اینها که بگذریم تالابهای شهرستان ایذه به شدت مستعد تبدیل شدن به کانونهای ریزگردی هستند که در کنار مناطق مسکونی و جمعیتی حدود 150 هزار نفر واقع شدهاند و اگر اقدامات پیشگیرانه و علاج بخشی چون تامین حقابه تالابها از محل رودخانه یا مخزن سد کارون 3 در دستور کار قرا نگیرد ماجرای کانونهای ریزگرد داخل و فراموش شده ایذه با سایر کانونهای ریزگردی که مردم خوزستان را رنج میدهد کاملا متفاوت تر خواهد بود.
این مساله به این دلیل است که شهرستان ایذه همواره قربانی کانونهای ریزگرد خارجی و دشتهای خوزستان بوده، اما به دلیل عدم وجود دستگاه سنجش آلودگی هیچگاه خطرات این ریزگردها و پیامدهای منفی آن بر زندگی مردم شهرستان ایذه دید نشده است.
حال با ایجاد کانونهای جدید در بیخ گوش شهر و مناطق مسکونی این بحران رنگ و بوی دیگری در ایذه به خود خواهد گرفت که میبایست از هم اکنون در دستور کار مدیریت بحران استان و شهرستان قرار گیرد.
تجهیز ادارات محیطزیست به دستگاههای اطفاء حریق برای آتشسوزیهای فصلهای پیشرو برخورد قاطع با مسببان و عوامل آتشسوزیهای عمدی، بازخواست و توبیخ دستگاههایی که زبالهها و پسابها را به حال خود رها کرده تا رهسپار تالابها شوند و نیز جلوگیری از احداث چاههای جدید و غیر کارشناسی شرکتهای آب و فاضلاب و تامین آب شرب شهرستان از محل رودخانه کارون از جمله اقداماتی است که میتواند در کاهش خطر و پیامدهای منفی این کانون ای ریزگرد اثرگذار باشد.
هر چند آنگونه که کارشناسان و فعالان محیطزیست در همایشهای مختلف بیان داشتهاند مطالبه جدی بر بازگردانیدن مدیریت تالاب بندون به اداره حفاظت محیط زیست وجود دارد.
در پایان یک بار دیگر بر خطرات و پیامدهای این کانونهای ریزگرد تاکید کرده و جای دارد مسئولان استانی و شهرستانی توجه جدی در طرح مقابله با ریزگردها به کانونهای فعال و مستعد ایذه نیز داشته باشند.
منبع: فارس