شیراز با این همه لقب و عنوان فرهنگی و هنری، موزه ندارد. یا بهتر بگوییم، موزه ای که در تعریف موزه بگنجد ندارد. اغلب بنایی تاریخی که خود کاربری موزه ای دارد- یعنی بازدید کنندگان برای صرف تماشای آن بنا سراغش می روند- را تغییر کاربری داده و تبدیل کرده اند به موزه. مانند موزه پارس که در برگیرنده آثاری از بخشی از تاریخ شیراز است. موزه پارس البته از آنجا که معماری ویژهای دارد و محل خاکسپاری کریم خان بوده و کریم خان در زمان زندگی، از مهمانان خارجی اش در آنجا پذیرایی می کرده، به خودی خود، تماشایی هست.
کد خبر: ۵۱۵۶۸۲
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۶ 28 October 2017
تابناک فارس به نقل از خبرجنوب:بسیاری می گویند باید برای شیراز موزه ای درخور ساخت. باغ موزه مشاهیر هم هنوز به رغم بیش از 20 سال که از شروع ساخت آن میگذرد، 50 درصد پیشرفت فیزیکی هم ندارد. بحث از موزه هنرهای معاصر هم هست؛ موزه ای که ارشاد فارس ساخت آن را با جدیت دنبال می کند و اکنون معاون فرهنگی ارشاد فارس از این می گوید که حتی ممکن است بخشی از تالار در دست ساخت مرکزی شیراز تبدیل به موزه هنرهای معاصر شود؛ این طور که پیش از این، بهزاد مریدی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد فارس گفت «موزه هنرهای معاصر باید ساختمان ویژه خود داشته باشد و برای آن نمی توان از بناهای تاریخی استفاده کرد». این طور که به نظر می رسد، ارشاد فارس دارد همه تلاش خود را می کند تا طرحی که در دهه 40 برای موزه هنرهای معاصر شیراز طراحی شده، ساخته و پرداخته شود. اینک اما، برخی هنرمندان از این می گویند که شیراز از داشتن موزه برای یک هنر خاص دیگر هم محروم مانده؛ هنری که کم توجهی به آن باعث شده شیراز در حوزه یک هنر ویژه شهری فقیر بماند؛ بحث از «هنرهای حجمی» است. هنرهایی که به باور علی قصردشتی، تندیس ساز شیرازی، می تواند ارتباط میان انسان و محیط را برقرار و روح تازه ای به محیط بتن زده شهری بدمد.
شهری بدون هنرهای حجمی
شیراز به آن معنا هنرهای حجمی ندارد. مسئولان شهرداری در دوره پیشین هربار بحث از ایجاد هنرهای حجمی به میان می آمد، نداشتن اعتبارات مالی را پیش می کشیدند؛ اینکه این هنرها، هزینه زیادی روی دست شهرداری می گذارد. در شهرهای هم وزن شیراز همچون اصفهان، تبریز و مشهد البته شمار این هنرها بسیار زیاد است. هاشم طاهریان، تندیس ساز و پیکرتراش به یکی از برخوردهای شهرداری در سال های گذشته با هنرهای حجمی اشاره می کند: «اثری را برای پروژه بام شیراز ارائه دادم و مسئولان از من قیمت خواستند؛ با توجه به هزینه موادی که در این اثر به کار می رفت، 13 میلیون تومان هزینه داشت ولی به من گفتند: 2 میلیون تومان بگیر و برو به سلامت».
آقای طاهریان همچنین از این میگوید که رویکرد دستگاه های اجرایی به هنر به نوعی سلیقه ای است. این هنرمند بر این باور است که چنین وضعی ریشه در یک عامل گسترده دیگر دارد و آن «نبود خانه حجم یا موزه حجم در شیراز» است؛ خانه یا موزه ای که اگر وجود داشته نه تنها میتوانست شیراز را از این فقر هنرهای حجمی نجات دهد بلکه برای هنرمندان هم ایجاد انگیزه مي كرد. آقای طاهریان می گوید: «هنرمندانی که در قالب هنرهای شهری کار می کنند افزون بر اینکه به زیبایی محیط شهر مي افزایند با آثارشان مردم را به تفکر کردن وا می دارند. برای همین نیاز است که موزه حجم یا خانه حجم در شیراز راه اندازی شود . همچنین بايستي برگزاری جشنواره ها و نشست های مرتبط در دستور کار قرار بگیرد تا در هنرمندان ایجاد انگیزه کند و رشد آنها را در پی داشته باشد».به اینکه مسئولان شهری چندان به آثار هنری توجه نمی کنند، هنرمندان دیگری هم گلایه کرده اند. برای نمونه علی قصردشتی، کسی که تندیس خواجوی کرمانی را ساخته و به مردم شیراز هدیه داده می گوید که بسیاری از معدود آثار نصب شده در شیراز با موادی ساخته می شود که کیفیت کافی ندارد؛ به باور او، با این وضع چیزی از هنر امروز برای نسل آینده باقی نمی ماند. استدلال مسئولان شهرداری در دوره گذشته این بود که پیشینه به سرقت رفتن برخی آثار هنری شهری وجود دارد و برای همین نمیتوان مواد درجه یک را در ساخت این اثرها به کار برد. 
تلطیف یک شهر بتن زده
هنرهای شهری در شهرهایی چون شیراز که سازه های بتنی آنها را در خود بلعیده اند، می تواند فضای شهری را برای شهروندان تلطیف کند. با این حال به نظر بسیاری از هنرمندان، در سال های اخیر نسبت به این هنرها 
کم توجهی شده است. محمد هادی ستایش، رئیس انجمن هنرهای تجسمی و سنتی فارس می گوید که جای خالی هنرها و موزه های مختلفی در شیراز احساس می شود: «وقتی مردم از خانه خود خارج می شوند و کارهای هنری خوب را می بینند، به خوب دیدن عادت می کنند و اگر یک روز این آثار با آثار معمولی جایگزین شود، مردم تفاوت را احساس خواهند کرد؛ به ویژه اگر این آثار در قالب هنرهای شهری به نمایش در بیایند، بسیار اثرگذار خواهند بود».او ادامه می دهد: «در کشورهای دیگر می بینیم که حتی در کوچه ها از نمادها و کارهای هنری هنرمندان استفاده شده ولو اینکه آن هنرمند از شهر و کشور دیگری باشد و این توانسته در شعور هنری و اجتماعی شهروندان اثر گذار باشد. برای همین من فکر می کنم که مردم ما آنقدر با فرهنگ و ارزشمند هستند که شایستگی این را داشته باشند که روزها، وقتی از خانه خود خارج میشوند، آثار هنری خوبی را ببینند».
دست به دست شدن
فرهنگ و هنر
امروزه آثار بسیاری از هنرمندان شیرازی در موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری می شود.
برخی می گویند، اگر موزه هنرهای معاصر شیراز راه اندازی شود، می تواند زمینه ساز انتقال این آثار به شیراز باشد؛ منتها چیزی که هست، تا زمانی که آن موزه راه اندازی شود، برخی از هنرمندان انتظار راه اندازی موزه هنرهای حجمی یا دست کم خانه هنرهای حجمی در شیراز را دارند. مهدی امید بخش، معاون فرهنگی ارشاد فارس به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید که اگر هنرمندان بخواهند، با رویکردی که ارشاد فارس در پیش گرفته، امکان راه اندازی خانه هنرهای حجمی وجود دارد: «با توجه به رویکردی که بر مدیریت 4 سال اخیر ارشاد فارس حاکم است، چنانچه هنرمندان درخواستی بیاورند، درخواستشان را نادیده نمی گیریم؛ در واقع رویکرد ما برون سپاری فعالیت ها به انجمن ها است و صرفا می خواهیم نقش حمایتگر را داشته باشیم».
او ادامه می دهد: «در چنین خانهای صرفا قرار نیست که هنرمندان حجمی کار کنند بلکه این گونه فضا فراهم می شود که خانه هنرهای حجمی محلی برای گرد هم آمدن هنرمندان باشد و این گونه هنرمندان از رشتههای مختلف چون عکاسی، تئاتر و... میتوانند تجربه های خود را با هنرمندان رشته های دیگر در میان بگذارند».اینکه شیراز، با این تاریخ دیرینه جایی برای نمایش هنرهای حجمی نداشته باشد، کمی 
عجیب است. 
استدلال مسئولان شهرداری در دوره گذشته این بود که شهر به قدری دچار عقب ماندگی عمرانی است که بخش بزرگی از اعتبارات صرف جبران این عقب ماندگی ها می شود؛ اعضای شورای پنجم شهر شیراز اما از این میگویند که از هنر و فرهنگ شیراز غفلت شده. فعلا که شیراز شهردار ندارد ولی باید منتظر ماند تا زمانی که حکم شهردار تازه شیراز صادر 
می شود، و باید دید که او برای فرهنگ و هنر شهر چه میکند.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار