من وقتی عازم پارالمپیک بودم در سکوت کامل به این مسابقات اعزام شدم. هیچ یک از مسئولین برای بدرقه من نیامدند.
از مارلان تا ریو
او که از مارالان زندگی را شروع کرده و به آن و هم محله ای هایش هم می نازد به افتخارات بسیار بزرگی دست یافته و گل زیبای او در مسابقات پارا المپیک ریو برایش لقب مسی کم بینایان جهان را به ارمغان آورده است اما انگار مورد بی مهری هایی واقع شده است .
بهزاد که طبع لطیفی دارد و عاشق موسیقی آذری است می گوید، در بازگشتم از مسابقات ریو آقای دبیری، سردار نظمی، دکتر سهرابی، آقای تقیون، همکاران من در مرکز سلامت و بچههای محلهمان به استقبال من آمدند. انتظار داشتم نه به خاطر من بلکه بخاطر مقام ارزشمندی که کسب کردهایم استقبال پرشورتری از من میشد. همچنین تاکنون مرکز سلامت شهرداری تبریز، باشگاه گسترش فولاد و هیات فوتبال از من تقدیر کردهاند ولی بقیه مسئولین نه قولی دادهاند و نه وعدهای و حتی مراسمی برای من برگزار نکردهاند. من تبریزیام و هیچ وقت این موضوع را فراموش نخواهم کرد.
درد قدیمی تبریز از زبان بهزاد
در تبریز برای ورزشکاران دیگر شهرستانها مراسم تجلیل میگیرند ولی برای ما که تبریزی هستیم هیچ برنامه ریزی ای انجام نمیشود. گل من در برنامه نود بهترین گل انتخاب میشود و در برنامههای تلویزیونی از من دعوت میشود ولی در شهر خودم انگار کسی این همه افتخار را نمیبیند. هم تیمیهایم در شهرهای دیگر پاداشهایی همچون آپارتمان و جوایز نقدی بسیار دریافت کردهاند ولی در شهر تبریز من خیلی غریب هستم. بازیهای من در کل دنیا بازتاب داشته است ولی باز هم میگویم انگار در تبریز کسی این بازیها را ندیده است. متاسفانه ورزش تبریز در سه تیم لیگ برتری فوتبال خلاصه شده است. من اکنون در لیگ ترکیه بازی میکنم ولی دوست دارم تراکتورسازی هم در فوتبال نابینایان تیمداری کند و من پیراهن این تیم را بر تن کنم.
کایسری اسپورت ترکیه میزبان بهزاد
در تیم کایسری اسپور توپ میزنم و وضعیت مالی و حرفه ای باشگاه بسیار بهتر از ایران است. همیشه در حال تمرین هستیم و فوتبالم افت نمیکند. این لیگ پویا در ترکیه باعث شده است که فوتبال نابینایان این کشور پیشرفت بسیار خوبی داشته باشد. تیم ترکیه در پارالمپیک پنجم شد و آن چیزی که من را بسیار ناراحت میکند بازی کردن در لیگ کشوری است که در پارالمپیک پایینتر از ما قرار گرفت.