کد خبر: ۱۹۵۵۱۸
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۱:۰۰ 10 March 2016
به گزارش «تابناک یزد»، دکتر محسن رضایی در یادداشتی با عنوان «میشل بندرایک، سیاستمدار امریکایی» نوشت:

نه دروغ و نه فریبکاری

بسیاری از مردم و حتی گروه هایی از تحصیل کردگان جوامع امروز حتی درجامعه آمریکا  فکر می کنند جمهوری و دموکراسی یکی هستند. بقول "میشل بندرایک"سیاستمدار آمریکایی بسیاری ازمردم امریکا نمی دانند که آنها چه نوع حکومتی دارند او می گوید: " اغلب مشکلات اجتماعی در کشور امریکا از این حقیققت که آنها نمی دانند چه حکومتی دارند برمی خیزد. آنها فکر می کنند که نوع حکومت در آمریکا دموکراسی است. در حالیکه این اشتباه است حکومت درایالات متحده جمهوری است ونه دموکراسی ".

فرق بین دموکراسی با جمهوری در چیست؟

در دموکراسی حکومت اکثریت به نحوی است که خودشان قانون هستند و لذا نظام سیاسی دموکراسی قانون مطلقه نیست بلکه رای اکثریت بصورت مطلقه می باشد. دراین نوع حکومت ها اقلیتهای سیاسی و کسانی که رای اکثریت را کسب نمی کنند زیان می بینند و زیر پا له می شوند. قانون برای همه یکسان نیست و اصولا قانون یکسانی وجود ندارد. مثالی می آورد که درحکومت های دموکراسی اگر شما زمینی داشته باشید ونخواهید آن را بفروشید ممکن است خریدار برود و دوازده نفر بیاید وبگوید ما رای می گیریم برای فروش زمین شما دراقلیت می افتید و ناچار می شوید علیرغم میل تان زمین خود را بفروشید.

درحالی که در جمهوری همانطور که اکثریت کنترل می شوند اقلیت هم کنترل می شوند و قانون برای همه یکسان است همه از حق مساوی برخوردار هستند. کسانی که اکثریت را بدست می آورند خودرا برحق و طرف مقابل را باطل نمی دانند. حتی در آمریکا که یک حزب حاکم می شود باید حقوق اقلیت را رعایت کنند. دراروپا که هیچوقت یک حزب به تنهایی حکومت تشکیل نمی دهند بلکه غالبا ائتلافی هستند.

جمهوری اسلامی

درایران نوع حکومت ما "جمهوری اسلامی" است . بقول حضرت امام(ره) جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم ونه یک کلمه زیاد. نباید با نگاه دموکراسی غربی رفتار نظام را تحلیل کرد به همین دلیل مردمسالاری دینی با دموکراسی  غربی متفاوت است. در جمهوری اسلامی محور حاکمیت قانون است و نه اکثریت بدون قانون عمومی! اکثریت بی قانون به هرج ومرج کشیده می شود. هم قانون اسلام برای همه یکسان است وهم قوانین مدنی برای همه یکسان هستند. ولی بسیاری از روشنفکران وسیاسیون کشور حتی برخی از بزرگان متوجه این مساله نیستند واولا تفاوتی بین دموکراسی وجمهوریت قائل نیستند .

ثانیا جمهوری اسلامی را یا بدون اسلامیت آن می بینند و یا بدون جمهوریت آن می نگرند. غربزده ها و مرتجعین هنوز نتوانسته اند به یک درک و باور واحدی از جمهوری اسلامی برسند. بسیاری از دعواهای و لشکر کشی های سیاسی در ایران مربوط به عدم تفکیک مفاهیم و پذیرفتن اصول قانون اساسی است. مثلا در دوران دوم خرداد از یک طرف گفته می شد قانون اساسی ولی ازطرف دیگر با رویکرد و نگاه ضد ان یعنی دموکراسی غربی به چالش روی می آوردند. یا انکه برخی از مرتجعین می گویند ما باید بساط انتخابات را درایران برچینیم. انها معتقدند که نباید مردم برای نظام تعیین تکلیف کنند. می بینیم دوباره بعد انتخابات هفتم اسفند که مردم ایران یک حماسه بزرگی را در چارچوب جمهوری اسلامی خلق کردند هردو گفتمان انحرافی باب شده است. عده ای مردم را در تهران اهل کوفه می بینند و خود را طرفدار جمهوری اسلامی می پندارند و وعده ای  مردم را در شهرستان ها عقب افتاده می دانند. و جالب است که خود را روشنفکر مدرن و با سواد می دانند.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار