در پایان از این مجمل خود حدیث مفصل خوان. که اگر احتیاج به نیاز و هم سخنی را بشناسیم، میشود موحد را محوری مهم و اساسی برای همدلی، با هم بودن و یکی شدن دانست، شخصیتی فرا استانی و فراتر از تمام گرایشهای شخصی و جناحی و سیاسی و گروهی و آیینی و جزبی و قبیلهای و....
طناز سبحانی
میخواهم او را به عمد، سوا از القاب رایج و معمول موحد بنامم، چون بر این تصورم که خود، مشهورتر از القابی است که سعی کنم با آنها بنمایانمش یا بخوانمش. موحد را گروهی با وجهه خانوادگیاش میشناسند، از سادات معظم کهگیلویه، گروهی با اقتدار و هیمنهاش. گروهی با آرامش و آقایی مثال زدنیاش. در مناسبتهای حضوری با اقشار و آحاد مختلف مردم حتی با او از سر کین و غضب سخن گفتند، اهانت کردند، اما ایشان بزرگی، آقایی و متانت خود را از دست نداد مانند روزی که در استادیوم ورزشی شهر، اشخاصی در حین سخنانش اخلال و بینظمی نمودند، که موحد آن ناملایماتی ناصواب را تحمل کرد. گروهی نیز موحد را با علم قضاوتش در آن سن و سال و پذیرا شدن و سپردن مسئولیت حساس و خطیر در شرایط امنیتی خاص در قامت دادستانی یکی از مهمترین استانهای کشور (خوزستان). گروهی نیز از وارستگان علم و اندیشه و اعاظم، علمای بزرگ دین و معرفت به جدیت و تلاش مجدانه و خستگی ناپذیر در رفع مشکلات آن حوزهها و مردم. بسیاری از این رفتار صبوری و فرهمندی و دید بلندش او را از اینه جزیی از یک طیف و قالب سیاسی خاص باشد، جدا کرده و کمک میکند او متعلق به همه و نه گروهی خاص، بدانیم و ببینیم.
اگر گمان شما هم همین است، که هم صحبتی، وفاق و نگاه به آینده از ما فاصله گرفته و جدا شده و گرایشهای سیاسی، مانع کنار هم بودن و بیریا و هم دل با هم خندیدن و مهربانانه و از سر مهر دنبال مصالح استان، کنار هم بشینیم، شاید برایتان مقدور افتد، ارزشی که من در موحد مییابم، هستید.
در پایان از این مجمل خود حدیث مفصل خوان. که اگر احتیاج به نیاز و هم سخنی را بشناسیم، میشود موحد را محوری مهم و اساسی برای همدلی، با هم بودن و یکی شدن دانست، شخصیتی فرا استانی و فراتر از تمام گرایشهای شخصی و جناحی و سیاسی و گروهی و آیینی و جزبی و قبیلهای و….
فرهمندی وارسته، خبره به امور و مردی برای تمام وصول.