فريادها و فغان هاي سياسي ، کشمکش ها و جناح گيري ها تا کجا . منطقه من تا کي ؟ هزينه تراشي براي ملت نکنيم و به جاي صف کشي ها و ساز ناکوک زدن ها همديگر را دريابيم .
همه دغدغه ايجاد منطقه آزاد شدن دارند حال آنکه نه زيرساخت لازم را داريم و نه توان اقتصادي ! کوهي از مشکلات بر پشت اقتصاد مازندران سنگيني ميکند ، پيکره تصميم سازي و اقتصادي مازندران روي ميز چه کنم ،چه کنم نشسته اند .
مازندران با بيشترين سهم گردشگري ، طولانيترين خط ريلي ساحلي درياي خزر را داراست و حال مسئولين ما در مانده اند .
اکنون که بعد از سالها يک منطقه آزاد را در حال تثبيت شد داريم همه دست به دست هم داده ايم تا نشود !
اي کاش به جاي درخواست منطقه آزاد شدن به ريلي شدن مازندران فکر مي کرديم و همه روي ريل ميشديم که از دلايل اصلي زيرساخت حمل و نقل ارزان و مفيد به فايده هست .
ريلي شدن مازندران يعني اتصال به کريدور خزر و اتصال به کريدور ريلي خزر يعني اقتصاد پويا و ارتباط با کشورهاي اروپايي و صادرات و واردات بهتر .
مناطق آزاد به نوعي درگاه هاي اقتصادي هستند يعني بنادر با عرصه هاي صفر مرزي به عنوان پايه اتصال به فرصتهاي اقتصادي خارج از کشور به حساب ميآيند .
آيا ميشود بدون ايجاد حمل و نقل ارزان به يک منطقه آزاد موفق دست يافت ؟!
آيا صرفا به واسطه واردات ماشين با ويژگي عبور موقت ما به توسعه اقتصادي مي رسيم ؟!
سرمايهگذاران خارجي و داخلي زماني در منطقه آزاد سرمايهگذاري ميکنند که زيرساخت لازم را ايجاد کنيم . مثل اين است که شهرک صنعتي داشته باشيم بدون راه دسترسي و خدمات زيرساختي ، لازمه مناطق آزاد ايجاد خدمات براي رسيدن به هزينههاي حداقلي است .
برخي معتقدند نامش که ثبت شود خودش ميآيد که اين رويايي بيش نخواهد بود.
مثل همين عدم توسعه راههاي منتهي به مازندران . که مداما در اين گلولهها ترافيک بالا و توقف بيش از حد و همراه با خستگي مفرط گردشگران را به همراه دارد اگر سيستم ريلي ما محقق شده بود بخش عظيمي از اين ترددها با خطوط ريلي انجام ميشد وقطار گردشگري شمال کشور نيز راه اندازي مي شد . حمل و نقل ارزان روي قيمت تمام شده کالاها تاثير بسزايي دارد . براي مثال حمل يک دستگاه خودرو با قطار در مقايسه با کاميون از مبدا تهران تا مشهد به نسبت حداقل يک هفتم مي باشد يعني 7 برابر ارزانتر . پس تجارت کالا با حمل و نقل ارزان رابطه مستقيم دارد .
حال سوال اينجاست که چرا نتوانستيم فاصله 400 کيلومتري ساري به رشت را ريليکنيم ؟!
سالهاست منتظريد وزير بياييد ، مديرعامل راهآهن شمال بيايد ، فلاني و فلاني امضا کنند تا مازندران جان تازه اي بگيرد ،! يعني از بازگشايي خطوط سراسري گاز سختتر است ؟ آيا به بهانه نداشتن بودجه بايد فرصت ها يکي يکي از دست برود ؟
تا امروز هزينههاي سنگيني به دليل عدم ايجاد اين خطوط در مازندران پرداخت شده است .
اگر ساحل ما حمل و نقل ريلي داشته باشد اقامتگاه و هتل را با خود ميآورد و مردم با حمل و نقلي مطمئن به صفر مي انديشند . ايجاد ايستگاههاي راهآهن شهري باعث جلوگيري از روند استفاده از خودروهاي شخصي شده و گردشگري در شهرها جان تازه خواهد گرفت . آلاينده ها کمتر مي شوند و اقتصاد گردشگري تعريف علمي و جدي ميگيرد و مهمتر اينکه کليه بنادر ما در سواحل خزر به خطوط ريلي متصل مي شوند و اين يعني موفقيت بزرگ و مازندراني آزاد.