معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه مازندران:
در این نوع مدیریت، حداکثر تلاش صورت می گیرد تا از ظرفیت ها و فرصت ها حداکثر استفاده به شکل بهینه صورت گیرد. فایده عملی تعهد به این اصل، از جمله بهره گیری بهینه از نخبگان و شایستگان و تکریم آنان با افتخار است.
کد خبر: ۴۹۱۹۹۶
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۱:۳۸ 11 September 2017
 به گزارش تابناک مازندران، معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه مازندران در نشست مدیران و کارشناسان فرهنگی و اجتماعی دانشگاه های منطقه 2 و مدیران فرهنگی وزارت عتف( که در تاریخ 9 شهریور 96 به میزبانی دانشگاه گیلان برگزار گردید)، با ابراز خرسندی از سرپرستی دکتر سید ضیاء هاشمی به منصب فرماندهی مهم ترین مرکز فکری و فرهنگی کشور، اذعان داشت: این نعمتی بزرگ است و امید است به آثار و برکاتی بزرگ منتهی شود.
 
یر اساس این گزارش، دکتر حیدر جانعلی زاده  معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه مازندران در ادامه با طرح این سئوال که چرا دکتر سید ضیاء هاشمی برای نقش آفرینی در منصب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مناسب است؟، به ویژگی‌های شخصیتی، مدیریتی و شرایط فرهنگی و اجتماعی مناسب و حمایت کننده ی ایشان اشاره کرد و گفت: دکتر هاشمی به لباس ایثارگری و رزمندگی مزین است. مردی است که خاک جبهه و جنگ را خورده است و قلب و فکرش با عطر خوش خلوص؛ غیرت و دفاع از اسلام و وطن معطر گشته است. ضمن اینکه اگر بخواهیم منطبق بر فکر و فرمان حضرت امام خمینی(ره) نیز عمل کنیم و معیارهای مورد نظر حضرت امام را در نصب افراد برای موقعیت های مهم در نظر بگیریم، دکتر هاشمی برخوردار از ملاک های چهارگانه مورد نظر امام راحل(ره) نیز هست. از نظر معمار کبیر انقلاب اسلامی چهار معیار در این خصوص مهم و مناط است: تقوای الهی، علم توام با تزکیه، جهاد در راه خدا و مفید بودن به حال مردم.
 
       دکتر جانعلیزاده افزود: او فردی اندیشمند و دارای توان تحلیل علمی – جامعه شناختی از مسایل فرهنگی و اجتماعی جامعه و دانشگاه است. دارا بودن تجربه و آشنایی و آگاهی عمیق از مسایل مختلف دانشگاه ها دیگر ویژگی این استاد دانشگاهی است. بهره مندی از اهتمام و اراده وافی و وافر برای توسعه ی دانشگاه و جامعه دیگر خصیصه قابل توجه این عضو هیات علمی می باشد. ایشان انسانی شجاع است که صراحت و صداقت کلامی او محرز است و امروز جامعه ی ما و فضای دانشگاهی ما سخت به صداقت، صراحت و شجاعت نیازمند است. دکتر هاشمی چهره ای نافذ و شخصیتی وحدت آفرین است. از مشاوران و دوستان کثیری برخوردار است که به عنوان سرمایه اجتماعی او می توانند تکیه گاه خوبی برای حرکت جهادی در پیشبرد امور در وزرات عتف محسوب شوند و دکتر هاشمی می تواند از این نعمت عظمی استفاده های فراوانی نصیب وزارت و جامعه بنماید. بخش قابل ملاحظه ای از فضای اجتماعی و فرهنگی دانشگاه های کشور از حضور چنین شخصیتی استقبال نموده و سابقه ی مدیریتی وی را موفق و اثرگذار ارزیابی نموده است و خواهان استمرار این نگاه و کنش در بدنه ی وسیعتری می باشد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که دکتر سید ضیاء هاشمی مصداق بارز مدیر جهادی است و شایستگی به عهده گرفتن فرماندهی وزارت عتف را داراست.
 
       دبیر شورای فرهنگی و اجتماعی دانشگاه مازندران سپس به انتظارات از مقام عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اشاره کرد و افزود: از مقام عالی وزارت عتف انتظار می رود که الزامات مدیریت جهادی را بسیار بسیار مورد توجه قرار داده و همه ی تلاشش را بکار گیرد تا نمایشی موفق تر و الگویی از مدیریت جهادی در کلیدی ترین مرکز فرماندهی علمی - فرهنگی کشور ارایه نماید. نیاز است تا بخش فرهنگی دانشگاه و جامعه را از غربت و مظلومیت رهایی بخشد و بدین طریق راه تحقق نقش اساسی دانشگاه نسبت به ایفای مسئولیت های اجتماعی و فرهنگی را هرچه بیشتر فراهم و مساعد سازد. از تجارب، تخصص و خاصه، تعهد و دردمندی انسان ها و شخصیت های فرهیخته و نخبگان جامعه و دانشگاه به ویژه صاحبنظران عاشق اسلام و ایران به شکلی بهینه و با احترامی تمام در سطوح مختلف سیاستگذاری، برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی و نقد بهره بگیرد. همه ی تلاشش را بکار گیرد تا قوانین و مقرارت مربوط به تخصیص اعتبار مصوب به بخش پژوهشی خاصه آنچه که در قانون برنامه شششم آمده است را عملی سازد. اهتمام ویژه ای را نسبت به ارتقای حقوق و مزایای کارکنان و اعضای هیات علمی مبذول دارد. توجه دارید که اختلاف حقوق اعضای هیات علمی ایران در مقایسه با دیگر کشورهای جهان بسیار زیاد است؛ بطوری که این اختلاف در مورد کسانی که دارای مقام استادی می باشند به حدود 20 برابر می رسد و این بدین معنی است که استاد تمام ایرانی در دانشگاه های ایران در ازای خدماتی که ارایه می نماید حدود 20 برابر کمتر از هم‌قطاران خود در دیگر کشورها مثل آمریکا حقوق دریافت می کند. چنین وضعیت قابل دفاع نیست و به احترام و جایگاه استادان دانشگاهی صدمه می زند و عواقب ناخرسندی را موجب می شود. برقراری ارتباط فعال بین وزارت عتف با دیگر وزارتخانه ها و بهره گیری از توان و امکانات آنها برای ارتقای فرهنگ، علم، اقتصاد و پژوهش نیازی مبرم است. در این خصوص، بهره مندی از توان وزارت خارجه و فعال سازی دیپلماسی علمی یکی از ضروری ترین نیازهای توسعه علم در کشور محسوب می شود.
 
       معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه مازندران در بخش دیگری از سخنانش با تبرک از آیه ی 96 سوره اعراف که می فرماید:" و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض" « و چنانچه مردم شهر و دیارها همه ایمان آورده و پرهیزگار می شدند، همانا ما درهای برکاتی از آسمان و زمین را بر روی آن ها می گشودیم»، با رویکردی اخلاقی به الزامات مدیریت جهادی و آثار آن پرداخت و خاطرنشان کرد: این آیه می فرماید تقوای الهی موجب نزول برکات الهی از آسمان و زمین است و از ارکان و الزامات اصلی مدیریت جهادی همین تقواست. نکته مهم در مدیریت جهادی،«هستی شناسی و جهان بینی» حاکم بر شکل و محتوای این نوع مدیریت است. باور حاکم بر این نوع مدیریت آن است که همه چیز از خدا و برای خداست. مبداء و مقصد هستی خداست. انالله و اناالیه راجعون. خدا علت و غایت هستی است. در این نوع مدیریت تفسیر علت و غایت هستی مبتنی بر عشق است. هستی محصول عشق و برای عشق و نشاط است. خداوند به عشق و ارادت به پنج تن آل عبا(ع) جهان را خلق کرد و هدف خلقت در معنای عمیقش نیز برای عشق به خدا و تقرب به خداست. همه چیز برای انسان و انسان برای خدا، عبادت خدا، عشق به خدا و تقرب به خدا خلق شده است و امروز هم جهان تشنه ی عشق و محبت است. چنین فهمی می تواند به عنوان جزئی از محتوای حاکم بر مدیریت جهادی، تلقی شود و البته چنین فهمی می تواند آثار معنوی و اجتماعی داشته باشد. بطوریکه به مدیریت جهت الهی بدهد و در روابط اجتماعی، تلاش برای نشاط مردم و جامعه را موجب شود. انسان تلاش نماید که به مردم کمک کند و تقرب به خدا را از راه کمک به مردم و نشاط آنان بجوید.
 
       دکتر جانعلیزاده ادامه داد: «توکل» از ارکان مدیریت جهادی است. توکل یعنی فقط و فقط به خدا امید داشتن. و من یتوکل علی الله فهو حسبه(سوره طلاق، آیه 3). در مدیریت جهادی توکل الهی و توکل اجتماعی پسندیده است و مورد توجه واقع می شود. منظور از توکل اجتماعی، تلاش و امید به کمک دیگر عاملان اجتماعی در رسیدن به هدف در ذیل توجه و باور به این نکته است که همه چیز از خداست و خدا قادر علی کل شیء(سوره آل عمران، آیه 189) می باشد. توکل اجتماعی یعنی از تجارب دیگران بهره بگیریم، نظر متخصصین و افراد کاربلد را جدی بگیریم. در مدیریت جهادی برای انجام کار نیکو و انجام کار به نیکویی«تلاش و مجاهدت» می شود. به عبارت دیگر، یعنی در انجام کار نیکو به نیکویی و با کیفیت بالا مجاهدت صورت می گیرد و حتی در این مسیر سبقت گرفته می شود. والسابقون السابقون اولئک المقربون(سوره واقعه، آیات 10 و 11). نتیجه ی این مجاهدت و مسابقه ضمن اینکه تلاشی برای تقرب به خداست، به لحاظ اجتماعی نیز سودمند است بطوریکه باعث می شود مثلا در تعامل با ارباب رجوع، یک مدیر مراجعه کننده و مخاطب را ارباب و ولی نعمت خویش بداند و در تعامل با او اخلاق نبوی را پیشه کند و معتقدانه باور داشته باشد که آنچه برای خود می پسندد، برای دیگران هم بپسندد(اصل طلایی اخلاق). تعهد به چنین باور اخلاقی سبب می شود که کار مردم در سریعترین زمان ممکن و به نیکوترین وجه صورت بگیرد و انسان در انجام کار مردم، خودش را به آب و آتش بزند. جمله ای از حضرت آیت الله العظمی مرحوم فاضل لنکرانی در این خصوص می تواند راهنمای ما مدیران و کارشناسان باشد که فرمود:«من پنجاه سال است دارم اسلام می خوانم، بگذارید خلاصه اش را بگویم واجبات را انجام بده، به جای مستحبات به کار مردم برس و کار مردم را راه بیانداز. اگر کسی در قیامت از تو سئوال کرد بگو فاضل گفته بود.»
 
      معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه مازندران بیان داشت: در مدیریت جهادی،«رضایت خدا» مناط و معیار است. توجه به چنین صفتی، هم در نیت و هم در عمل انسان را کنترل و هدایت می کند و در واقع چنین توجه و باوری، اخلاص فردی و اجتماعی را در یک مدیر جهادی پرورش می دهد. در این نوع مدیریت، حداکثر تلاش صورت می گیرد تا از ظرفیت ها و فرصت ها حداکثر استفاده به شکل بهینه صورت گیرد. فایده عملی تعهد به این اصل، از جمله بهره گیری بهینه از نخبگان و شایستگان و تکریم آنان با افتخار است. در مدیریت جهادی، «عنصر زمان» جدی گرفته می شود و عمل بهنگام، مهم و حیاتی است و حتی مدیر سعی می کند پیش از زمان و فراتر از زمان حرکت کند و با چنین سیره ای، سوار بر زمان، شعار «پیشگیری بهتر از درمان» است را در دستور کار خودش قرار دهد و کیاست را عملا معنی نماید. در این نوع مدیریت، «عشق» عنصری حیاتی تلقی می شود. این فهم وجود دارد که زمان بسیار اندک است و مدیر لازم است خودش را به آب و آتش بزند تا به اهداف متعالیش دست بیابد. احساس خستگی در این مدیریت غریب است. جهاد گران در مدیریت جهادی، خودشان را در سه تا عین محصور می کنند و با باور آگاهانه به معنای توکل در فرآیند پویای مثلث موفقیت یعنی «علم، عقل و عشق» عمل می نمایند. یعنی مدیر جهادی مدیری است که «عالمانه، عاقلانه و عاشقانه» مبتنی برآگاهی و اعتقاد به معنای توکل عمل می نماید. مدیریت جهادی، مدیریت از نوع بیاست نه برو. مثال مشعشع این اصل، عمل پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و فرماندهی فرماندهان در هشت سال دفاع مقدس است. معنی این اصل آن است که مدیر و فرمانده خودش پیشقراول در عمل است. اول خودش عمل می کند و دیگران را با عمل خودش دعوت به خیر و عمل می نماید. فایده اجتماعی این اصل، روشن است و از جمله موجب می شود دیگران روحیه بگیرند، یاد بگیرند، شجاع شوند و تجربه پیدا کنند. مدیریت جهادی مدیریت بر اساس نداشته ها و کمبودهاست. حرکت با دست خالی و نداری ها برای مدیر جهادی نعمت و فرصت است. باور به شدن و برداشتن موانع وجود دارد. لذا میزان خطر پذیری بالا می رود و خودباوری تعالی می یابد و کارهای سخت آسان می شود. «تواضع و فروتنی و اقتدار» مبتنی بر آن جزء اصول و قواعد مدیریت جهادی است. در این نوع مدیریت، اقتدار مدیر و نفوذ وی مبتنی بر نفوذ در قلب از راه محبت و تواضع است. در چنین فضایی، کارآیی مدیریتی بالا می رود. مدیر جهادی همواره باید بداند که«تکبر نردبان سقوط است». در داستانی نقل شده است که وقتی حضرت نوح(ع) به ساحل نجات رسید، شیطان شتابان به نزدش رفت و گفت: می خواهی دو نصیحت به شما بکنم؟ سپس گفت از دو چیز بپرهیز: از تکبر و طمع . تکبر همان خصیصه و رفتاری است که باعث شده که من از درگاه خداوند رانده شوم و طمع همان چیزی است که موجب گردید تا آدم و حوا از بهشت به زمین تبعید شوند. در مدیریت جهادی، باور و تعهد به «خود انتقادی» وجود دارد. نتیجه ی چنین تعهدی، بهتر شدن است. این اصل نشان از این دارد که همیشه راه بهتر شدن و بهتر عمل کردن وجود دارد و هیچکس و هیچ مدیری بی نقص نیست و می توان بهتر شد. شکل و محتوای روابط اجتماعی در مدیریت جهادی، «جبهه ای و جهادی» است. چند نشانه ی آن عبارت از سادگی، صداقت، صمیمیت، رابطه مبتنی بر ارزشهای پسندیده، خاصه احترام و تکریم متقابل است. رابطه ی جبهه ای بر مدیریت حاکم است. اعتماد به مدیر و فرمانبری از او نعمت و وظیفه ای الهی است. لذا بدون آن که مدیر را معصوم بدانیم، با کمال  ادب و احترام وی را نقد می کنیم و او نیز از این نقد خوشحال می شود و بدان مشتاق است. از الزامات مدیریت جهادی این است که آگاه باشیم که موقعیتهای اجتماعی و مدیریتی «نعمات الهی» هستند. باور داشته باشیم که موقعیت ها، نعمت هایی هستند که خداوند به ما داده است. این مسئولیت ها، امانات الهی هستند. اگر بخواهیم این امانت ها را رعایت کنیم، شرطش آن است که این مسئولیت ها را بفهمیم و مبتنی بر آگاهی به نیکوترین وجه عمل نماییم. در ادبیات دینی هم داریم که اصل دین به «صداقت و امانت داری» است.
 
       دکتر جانعلیزاده در بخش پایانی سخنانش افزود: در جمع بندی مطالب می توان تاکید نمود که آنچه گفته شد مبتنی بر رویکرد اخلاقی و توجه به فرمایش نبی اکرم(ص) است که فرمود: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ: براستی که من مبعوث شدم تا شرافت‌های اخلاقی را کامل و تمام کنم [و به مردم بیاموزم]». تتمیم مکارم اخلاقی به معنای تتمیم و شکوفا سازی بزرگواریهاست. به عبارت دیگر، مدیریت جهادی یعنی مجاهدت وافر و وافی برای تتمیم مکارمی که مدنظر حضرت نبی اکرم(ص) بوده است. بنابراین مدیریت جهادی تلاشی برای استمرار حرکت نبی خاتم(ص) است و لذا می توان گفت مدیریت جهادی، مدیریت محمدی(ص) است.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار